در مقاله ی علمی و حقوقی پیش رو، قصد داریم تا موضوع نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر را به طور کامل و مفصل مورد بحث و بررسی قرار دهیم و در خصوص موارد مرتبط با نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر توضیحاتی را خدمت شما خوانندگان محترم و مخاطبین عزیز ارائه نماییم. خواهشمند است تا انتهای این نوشتار علمی حقوقی ما را همراهی نمایید.
در دنیای امروز، شاهد این هستیم که روزانه تعداد زیادی از افراد به مراجع قضایی و دادگاه مراجعه می نمایند. هر یک از این افراد دارای برخی از مشکلات حقوقی و قضایی می باشند و برای رفع مشکل خود و یا دیگر اطرافیانشان در حال پیگیری های قضایی می باشند.
در مواردی نیز افراد با یک یا چند نفر دیگر دچار اختلاف هایی هستند. برخی شاکی و برخی نیز متشاکی می باشند. هر کدام از این طرفین یا به تنهایی و یا با کمک یک وکیل خبره و کاردان در حال پیش بردن کارهای حقوقی و قضایی خویش می باشند.
در برخی از موارد نیز یک یا چند فرد با قانون و مقررات قضایی کشور طرف هستند
در برخی از موارد نیز یک یا چند فرد با قانون و مقررات قضایی کشور طرف هستند و در حقیقت فرد دیگری از آن ها شکایت نکرده است. در واقع این افراد دچار جرم های عمومی شده و طرف اصلی ایشان دولت، قانون و … می باشد. به هر حال این افراد نیز به مراجع قضایی و دادگاه ها فرا خوانده می شوند و باید کارهای خویش را رفع و رجوع نمایند. بعضی از ایشان نیز از وکلایی با تجربه و با سابقه کمک می گیرند.
به هر حال در هر یک از شرایط و وضعیت هایی که در بالا به آن ها اشاره داشتیم، از سوی دادگاه ها و قضات دستگاه قضایی آرایی صادر می شود و تکلیف پرونده های مختلف مشخص می شود. در این بین شرایطی پیش می آید که برخی از افرادی که به پرونده های مورد نظر مربوط می شوند، به آراء صادر شده اعتراض داشته باشند.
ایشان به شیوه های متنوعی می توانند مراتب اعتراض خود را به محاکم قضایی اعلام نمایند و اعتراض خود را تا حصول یک نتیجه مورد پیگیری قرار دهند.
رسیدگی به اعتراض ها
در برخی از پرونده ها، دادگاه ها و جلسه های قضایی مختلفی برای رسیدگی به همین اعتراض ها ترتیب جلسه می دهند. معولا از عنوان دادگاه تجدید برای این موارد قضایی استفاده می شود.
به هر حال و بعد از بررسی های صورت گرفته، دادگاه های تجدید نظر نیز باید رأی و نظر خویش را اعلام نمایند.
در این گونه موارد باز هم امکان این که یکی از طرفین پرونده های مختلف اعتراض داشته باشند، وجود دارد و برای همه ی شرایط و حالت های مختلف از سوی قانون گذار، مواردی مورد پیش بینی قرار گرفته است.
ما در مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر قصد داریم تا موارد مهم و کاربردی که بیشتر در خصوص اعتراض به آراء صادر شده ی دادگاه ها می باشند را برای شما عزیزان خواننده مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم. لطفا با ما همراه باشید.
در ادامه ی مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر برای این که موضوع نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر را به خوبی مورد تفهیم و بسط قرار دهیم، لازم می دانیم که از برخی از تیترها و یا سوالات مهم در این زمینه استفاده نماییم و در قسمت های متنوع مقاله، سوالات مطرح شده ی خود را به تدریج مورد پاسخ دهی قرار دهیم.
مهم ترین تیترها و سوالات مرتبط با موضوع نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر به شرح ذیل می باشند:
آیا در خصوص شرایط و چگونگی اعتراض به آراء مختلف دادگاه های گوناگون اطلاعاتی دارید؟
آیا در خصوص مهم ترین شیوه ها و روش های اعتراض به آراء صادر شده توسط دادگاه ها اطلاعاتی دارید؟
شیوه اول: اقدام به واخواهی ( شکایت به آراء غیابی )
آیا در خصوص جهات متنوع عذرهای موجه اطلاعاتی دارید؟
شیوه ی دوم: درخواست تجدید نظر خواهی و اعتراض به آراء صادر شده ی دادگاه در مرحله ی تجدید نظر:
آیا می دانید که احکامی که امکان درخواست تجدید نظر را دارند، کدام موارد می باشند؟
آیا می دانید که حکم هایی که امکان تجدید نظر را ندارند، کدام موارد می باشند؟
آیا در خصوص قرارهایی که قابل تجدید نظر خواهی می باشند، اطلاعاتی دارید؟
آیا در خصوص مهم ترین جهت ها و دلیل ها برای تجدید نظر خواهی اطلاعاتی دارید؟
آیا در خصوص مرجع معتبر برای ارائه ی درخواست تجدید نظر اطلاعاتی دارید؟
آیا در خصوص چگونگی و نحوه ی رسیدگی به درخواست های تجدید نظر خواهی اطلاعاتی دارید؟
شیوه سوم: اعتراض به یک رای صادر شده در دیوان عالی کشور ( فرجام خواهی ):
آیا در خصوص افرادی که صلاحیت فرجام خواهی را دارند، اطلاعاتی دارید؟
آیا در خصوص مرجع درخواست فرجام خواهی اطلاعاتی دارید؟
آیا در باره ی احکامی که قابلیت فرجام خواهی را ندارند، اطلاعاتی دارید؟
مهلت درخواست فرجام خواهی تا چه زمانی می باشد؟
در چه مواردی می توان حکم یا قرار صادر شده را مورد نقض قرار داد؟
آیا در خصوص نحوه ی رسیدگی به درخواست های فرجام خواهی اطلاعاتی دارید؟
آیا با مواردی از نمونه لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر آشنایی دارید؟
جمع بندی و خلاصه مطالب
آیا در خصوص شرایط و چگونگی اعتراض به آراء مختلف دادگاه های گوناگون اطلاعاتی دارید؟
در بخش ابتدایی نوشتار نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر لازم می دانیم که در خصوص نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر توضیحاتی را خدمت شما عزیزان ارائه نماییم. لطفا با ما همراه باشید.
پس از این که از سوی دادگاه بدوی یک رأی صادر می شود، اگر یکی از طرفین موضوع پرونده نسبت به رای صادر شده از دادگاه ابتدایی (بدوی) اعتراضی داشته باشند و نظر صادر شده از سوی دادگاه بدوی بر خلاف منفعت ایشان باشد و یا حتی مغایرتی با بندهای قانونی داشته باشد، قادر خواهند بود تا با عناوین متنوعی که در قانون برای این اعتراض ها تعریف شده است، اعتراض خود را اعلام نمایند.
رأی مجدد
بعد از این که در خصوص همین اعتراض بررسی های قضایی انجام شد و بر اساس موارد قانونی تعریف شده، رأی مجددی صادر شد( کارهای مربوط به واخواهی و تجدید نظر خواهی)، باز هم امکان اعتراض به آراء صادر شده ی جدید نیز در قالب فرجام خواهی، اعاده نمودن دادرسی و یا اعتراض سوم (ثالث) وجود خواهد داشت و افراد می توانند در این شرایط نیز به آراء جدید اعتراض خود را اعلام نمایند و یا این که مجددا شکایتی داشته باشند.
ما در ادامه ی بحث های مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر متوسل شدن به شیوه های متنوع شکایت، اعتراض به رأی های صادر شده و … و شرایط و خصوصیت های هر کدام از آن ها را برای شما عزیزان مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
در صورتی که تمایل دارید تا در خصوص شرایط مربوط به اعتراض، اطلاعات بهتری را به دست آورید، توصیه می کنیم، از تجربه و دانش یک وکیل خبره که دارای تخصص در این حوزه باشد، استفاده نمایید. این موضوعات کاملا تخصصی بوده و بهتر است، به تنهایی مراحل مربوط به پرونده ی خویش و یا اعتراضات خود را پیگیری نفرمایید.
پیشنهاد می کنیم از پست نمونه اعتراض به تعدیل تقسیط مهریه دیدن کنید.
آیا در خصوص مهم ترین شیوه ها و روش های اعتراض به آراء صادر شده توسط دادگاه ها اطلاعاتی دارید؟
بر اساس آن چیزی که در قانون اساسی بیان شده است، یکی از حقوق مشخصه برای همه ی مردم، تظلم خواهی می باشد و همه ی افراد حاضر در جامعه حق دارند که برای دست یافتن به حق و حقوق قانونی و طبیعی خویش به مراجع قانونی مراجعه نمایند و حق خود را به شیوه هایی قانونی مطالبه نمایند.
اما به این منظور که همه بتوانند بدون کم و کاست به حق خود دست پیدا نمایند، قانون گذار بر حسب شرایط موجود در ادامه ی دادرسی که سبب مدت دار شدن مسیر پیگیری پرونده ها می شود، شرایطی را برای رسیدگی هایی با عنوان 2 مرحله ای را نیز مورد پیش بینی قرار داده است و این مورد که افراد بتوانند به رأی های صادر شده اعتراض نمایند را نیز جزء حقوق ایشان می داند.
خصوصیت ها و شرایط متنوع
هر یک از شیوه هایی که مربوط به اعتراض به آراء صادر شده می باشند، دارای خصوصیت ها و شرایط متنوعی می باشند و در زمان های خاصی مورد کاربرد قرار می گیرند.
هر چند در این زمینه توصیه می شود که افراد با تکیه بر دانش قبلی و یا تجربه های گذشته ی خویش و به طور خودسر در این زمینه ها اقدام رسمی نداشته باشند و بهتر این است که برای پیش بردن روند پرونده ی خویش به شکلی مناسب، از وکیل هایی با تجربه و متخصص در هر زمینه ای استفاده نمایند. در این صورت شانس پیروزی و نتیجه گیری مناسب از هر پرونده ای بیشتر خواهد بود.
حساسیت بالا
در حقیقت باید این موضوع را نیز بیان نماییم که موضوعات شکایت و اعتراض به آراء صادر شده از حساسیت بالایی در پرونده های قضایی برخوردار می باشند و از طرفی این امکان نیز وجود دارد که این اعتراض و شکایت آخرین حربه و راه نجات و یا آخرین شیوه برای حل مشکل باشد،
توصیه اکثر کارشناسان در این زمینه این می باشد که در صورتی که در مرحله های آغازین موضوع شکایت و یا اعتراض خود هستید، برای این که نسبت به آراء صادر شده، واخواهی ها، آراء تجدید نظر و … اعتراضی دارید، حتما در این خصوص با یک وکیل خوب مشورت نمایید.
در ادامه ی این بخش از مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر مهم ترین شیوه های مرسوم برای اعتراض به آراء متنوع را خدمت شما ارائه می دهیم. به این روش ها توجه نمایید:
شیوه اول: اقدام به واخواهی ( شکایت به آراء غیابی)
این شیوه یعنی داشتن اعتراض به رأی های غیابی به روش معمولی و موافق اصول در شکایت ها می باشد.
پیش از این که وارد بحث اصلی واخواهی و شرایط مربوط به آن بشویم، بهتر است که مقداری در خصوص احکام غیابی که امکان واخواهی از آن ها وجود دارد، صحبت نماییم:
احکامی که از هر یک از دادگاه ها مورد صدور قرار می گیرند، عمدتا به شکل حضوری می باشند که البته در این خصوص مواردی نیز به عنوان استثنا وجود دارند. مثلا مواقعی که فرد خوانده، وکیل ایشان و یا نماینده ی قانونی فرد هیچ یک در هیچ کدام از جلسه های دادگاه مربوطه حاضر نشده باشند.
حتی این افراد ممکن است، کارهای دفاعیه خویش را به شکل کتبی نیز انجام نداده باشند. همچنین مواقعی نیز پیش می آید که اخطاریه ها به شکل واقعی مورد ابلاغ قرار نگرفته باشند.
احکام دادگاه به شکل غیابی مورد صدور قرار می گیرند
در همه ی این شرایط که در بخش بالا به آن ها اشاره داشتیم، احکام دادگاه به شکل غیابی مورد صدور قرار می گیرند. در این صورت فرد محکوم علیه که در جلسه های رسمی دادگاه نیز غایب بوده است، دارای این حق و حقوق می باشد که نسبت به آراء صادره شده ی غیابی اعتراض خود را اعلام نماید.
عنوان تخصصی که برای این گونه اعتراض ها در نظر گرفته شده است، اعتراض به واخواهی می باشد.
پس خوانده دارای حق کامل واخواهی می باشد و البته باید توجه نماییم که موضوع صرفا در خصوص خوانده می باشد و آراء صادر شده در خصوص فرد خواهان هیچ گاه دارای موضوع غیابی نمی باشند.
در این موارد برای رسیدگی به دادخواست های واخواهی، پیگیری های لازم در همان دادگاه صادر کننده احکام غیابی صورت می گیرد.
افرادی که در کشور مقیم می باشند
در این صورت افرادی که در کشور مقیم می باشند، فرصت دارند تا نهایتا 20 روز نسبت به احکام صادر شده ی غیابی واخواهی و یا اعتراض خود را اعلام نمایند. این مدت زمان برای آن دسته از افرادی که در بیرون از کشور زندگی می کنند تا 60 روز می باشد.
این مهلت ها نسبت به تاریخ ابلاغ واقعی مورد سنجش قرار می گیرند.
البته در برخی از موارد که افراد معترض دارای دلیل هایی موجه می باشند و بتوانند دلیل های موجه خود را به اثبات برسانند، مهلت بیشتری برای ایشان و برای اعتراض نمودن آن ها در نظر گرفته می شود.
در این شرایط، ایشان باید علت های مورد قبول خود را به همراه دادخواست واخواهی به دادگاهی که احکام غیابی را صادر نموده است، ارائه نمایند.
در صورتی که دادگاه صادر کننده آرا، موجه بودن علت های ایشان را مورد تایید قرار داد، قراری برای تایید دادخواست واخواهی ایشان صادر می نماید و در خصوص متوقف نمودن اجرای احکام صادر شده نیز دستورات مقتضی داده می شود.
افرادی که می خواهند به واخواهی اقدام نمایند، بهتر است تا قبل از هر کاری با یک وکیل و یا یک گروه معتبر حقوقی مشورت نمایند و بر اساس موارد مهم و تخصصی که ایشان در اختیار فرد مورد نظر قرار می دهند، عمل کنند. موضوعات مربوط به واخواهی از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار بوده و بهتر است، افراد مختلف در این زمینه به تنهایی و به صورت خودسر اقدام نکنند تا بتوانند بهترین ثمره ها را از پرونده ی خویش به دست آورند.
شما در حال مطالعه ی یک مقاله ی علمی و حقوقی در خصوص نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر هستید. لطفا در بخش های آتی این مقاله نیز با ما همراه باشید.
آیا در خصوص جهات متنوع عذرهای موجه اطلاعاتی دارید؟
در ادامه ی نوشتار خود با موضوع نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر قصد داریم تا در خصوص جهت های متنوع عذرهای موجه برای تاخیر در اعتراض به آراء غیابی، مطالبی را خدمت شما ارائه دهیم. لطفا در این بخش نیز با ما همراه باشید.
در خصوص موضوع اعتراض به آراء غیابی این چنین بیان داشتیم که در برخی از شرایط، افراد نمی توانند در مهلت قانونی داده شده، اعتراض رسمی خود را اعلام نمایند و برخی از ایشان دارای علت ها و عذرهای موجهی می باشند که البته باید این علت ها به تایید دادگاه مربوطه برسد.
مهم ترین جهات برای داشتن عذرهای موجه در خصوص عدم ارائه ی اعتراض با رأی های غیابی صادر شده موارد ذیل می باشند:
فرد دچار مرضی باشد که امکان حرکت و رفت و آمد را از ایشان گرفته باشد.
پدر، مادر، همسر و یا یکی از فرزندان ایشان فوت نموده باشد.
فرد دچار برخی از حادثه های قهریه مانند سیل، زلزله و آتش سوزی شده باشد، به صورتی که به خاطر آن اتفاق ها شرایط مناسبی برای ارائه ی دادخواست واخواهی و اعتراض را نداشته باشد.
فرد مورد نظر در توقیف و یا حبس بوده باشد و امکان خوبی برای حضور و تحویل دادخواست واخواهی و اعتراض را نداشته باشد.
اگر دادخواست واخواهی فرد خارج از مهلت قانونی اعتراض و بدون داشتن عذری موجه ارائه شود
در این جا یک نکته نیز وجود دارد و آن در این خصوص است که اگر دادخواست واخواهی فرد خارج از مهلت قانونی اعتراض و بدون داشتن عذری موجه ارائه شود، امکان رسیدگی به آن در مرحله تجدید نظر و بر اساس مقررات مرتبط با آن وجود دارد.
شما می توانید برای کسب اطلاعاتی مفید و بیشتر در خصوص عذرهای موجه برای تاخیر در اعتراض به آراء غیابی با یک وکیل خبره مشورت نموده و از مجموعه نظرات ایشان استفاده نمایید، همچنین برخی از وب سایت های معتبر برای مشورت یا گروه ها و تیم های خبره ی حقوقی موجود می باشند.
امکان مشورت در هر یک از زمینه های حقوقی و به ویژه در خصوص مورد بحث با ایشان نیز وجود دارد. در این صورت است که امکان به دست آوردن بهترین نتیجه ها برای پرونده ی شما بیشتر خواهد بود.
شیوه ی دوم: درخواست تجدید نظرخواهی و اعتراض به آراء صادر شده ی دادگاه در مرحله ی تجدید نظر:
تجدید نظرخواهی نیز از شیوه های مرسوم و معمول برای اعتراض آراء صادر شده می باشد. زمانی که این اتفاق رخ می دهد، به صورت اتوماتیک اجرای احکام صادر شده در خصوص آن پرونده متوقف می شود.
البته در قوانین وضع شده ما اصل بر روی قطعی بودن آرا می باشد و تنها در برخی از شرایط و موارد خاص امکاناتی برای اعتراض پیش بینی شده است.
اما در صورتی که احکامی صادر شوند و قانون گذار نیز برای آن ها شرایط اعتراض و تجدید نظرخواهی را در نظر گرفته باشد، درخواست تجدید نظر، جزء حقوق قانونی افراد می باشد و قاضی مربوط به آن پرونده مجاز نمی باشد که اگر فرد شرایط و موارد قانونی را به خوبی رعایت نموده باشد، از پذیرش درخواست تجدید نظرخواهی ایشان سر باز زند و آن را مورد قبول قرار ندهد.
معمولا در این موارد یک سوال مهم به ذهن خطور می نماید و آن این پرسش می باشد که چه اشخاصی حق دارند که تجدید نظرخواهی نمایند؟
در این جا پاسخ مناسب این می باشد که هر دو طرف دعوای مورد بحث در پرونده و همچنین وکیل و یا نماینده ی قانونی ایشان نیز مجاز هستند و حق تجدید نظرخواهی را دارا می باشند.
البته همان گونه که پیش از این نیز بیان نمودیم، ایشان می بایست در یک مهلت زمانی مشخصی که در قانون مربوطه مشخص شده است، این درخواست را ارائه نمایند و شرایط مربوط به این مدت زمان قانونی و برخی از عذرهای موجه را در خصوص تاخیر در تجدید نظرخواهی پیش از این خدمت شما عزیزان بیان نمودیم.
شرایط مربوط به درخواست تجدید نظرخواهی و واخواهی، از لحاظ مهلت های قانونی برای ارائه ی اعتراض شبیه هم می باشند.
همچنین این دو شیوه از نظر عذرهای موجه و جهات عذرهای موجه مانند یکدیگر می باشند.
توصیه ما این است که با توجه به حساسیت موضوع تجدید نظرخواهی و این که این موضوع یک مورد تخصصی و حقوقی می باشد، با گروه های معتبر حقوقی و یا وکلای با تجربه مشورت نمایید. در این حالت احتمال پیروزی و موفقیت شما در پرونده ای که پیش رو دارید، بسیار بیشتر خواهد بود.
آیا می دانید احکامی که امکان درخواست تجدید نظر را دارند، کدام موارد می باشند؟
در این جا شما را با آن دسته از حکم هایی که شرط لازم برای درخواست تجدید نظر دارند، آشنا می سازیم. این حکم ها عبارت هستند از:
برخی از دعواهای مالی که مقدار خواسته مورد بحث آن ها از رقم 300 هزار تومان بالاتر باشد. این موضوع خود رقم 300 هزار تومان را شامل نمی گردد.
برخی از دعواها که مقدار معادل و بهای آن ها بالاتر از 300 هزار تومان باشد که در این جا نیز شامل بهای معادل خود 300 هزار تومان نمی گردد.
همه ی حکم هایی که در دعواهایی غیر از دعاوی مالی مورد صدور قرار گرفته اند، امکان تجدید نظرخواهی دارند.
احکامی که در زمینه متفرعات یک دعوی مورد صدور قرار گرفته اند و البته در شرایطی احکام مربوط به اصل دعوی پیش از موضوع تجدید نظر باشد.
لطفا بخش های بعدی نوشتار نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر را از دست ندهید. در ادامه قصد داریم، موارد با ارزش و مفیدی را در زمینه ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم. در صورتی که در حال حاضر دارای پرونده ای هستید و در خصوص آراء صادره شده آن اعتراض و یا درخواستی برای تجدید نظرخواهی دارید، موارد باقیمانده ی این مقاله برای شما مفید خواهند بود. پس در ادامه نیز با ما همراه باشید.
آیا می دانید حکم هایی که امکان تجدید نظر را ندارند، کدام موارد می باشند؟
در قسمت های قبلی، مهم ترین حکم هایی که شرایط تجدید نظرخواهی دارند را برای شما خوانندگان گرامی مورد تشریح قرار دادیم. اما در این بین برخی از حکم ها نیز هستند که شرایط و امکانی برای تجدید نظرخواهی ندارند. این حکم ها به شرح ذیل می باشند:
حکم هایی که دارای مستندات در خصوص اعتراف در دادگاه می باشند.
مجموعه حکم هایی که مستند به آراء صادر شده ی 1 یا تعدادی از کارشناس باشد و طرفین دعوی نیز پیش از این آراء صادر شده توسط این کارشناس ها را قطعی کننده بحث دعوی تعیین کرده باشند.
طرفین باید این موضوع را در خصوص قطعی بودن نظر 1 یا چند کارشناس، به صورت کتبی اعلام نموده باشند.
در این قسمت با برخی از احکام که امکان تجدید نظرخواهی را ندارند، آشنا شدید. بهتراست برای دریافت آگاهی های بهتر و مناسب تر در این زمینه با یک وکیل خبره و با تجربه مشورت نمایید. یک وکیل با سابقه در زمینه ی اعتراض و تجدید نظرخواهی به آراء صادر شده، به راحتی می تواند بهترین شرایط و مناسب ترین گزینه ها را برای موکل خویش مورد برنامه ریزی قرار دهد تا میزان و احتمال موفقیت ایشان به بیشترین مقدار ممکن برسد.
آیا در خصوص قرارهایی که قابل تجدید نظرخواهی می باشند، اطلاعاتی دارید؟
ما در بخش های پیشین این مقاله در خصوص مجموعه حکم هایی صحبت کردیم که قابلیت تجدید نظرخواهی را دارند. به جز این احکام، برخی از قرارها نیز وجود دارند که برای آن ها امکان تجدید نظرخواهی و اعتراض پیش بینی شده است.
البته این موضوع مشروط بر این می باشد که حکمی که مربوط به اصل دعوی می باشد نیز قابلیت تجدید نظرخواهی را داشته باشد.
این قرارهای قابل تجدید نظرخواهی به شرح ذیل می باشند:
قرارهای مربوط به باطل نمودن و یا رد کردن دادخواست.
قرارهایی که در زمینه ی رد کردن دعوا و عدم استماع آن باشند.
قرارهایی در خصوص ساقط نمودن دعوی
قرارهایی که دارای موضوع نداشتن اهلیت یکی از طرف های دعوی می باشند.
آیا در خصوص مهم ترین جهت ها و دلیل ها برای تجدید نظرخواهی اطلاعاتی دارید؟
برای تجدید نظرخواهی نیز برخی از جهات در نظر گرفته شده است و البته در صورتی که برخی جهات دیگر نیز وجود داشته باشند، مرجع ذی صلاح می تواند آن را نیز مورد بررسی قرار دهد.
البته در این خصوص لازم است که جهات مورد نظر شرایط تجدید نظرخواهی را داشته باشند و همچنین این موارد در گام نخستین صدور احکام مربوطه قرار داشته باشند.
مهم ترین جهت و دلیل ها به شرح ذیل می باشند:
فرد نسبت به مدارک و مستندات ارائه شده در دادگاه ادعای عدم اعتبار را داشته باشد.
به صورتی ادعا شود که شهادت ارائه شده توسط شاهدین پرونده فاقد شرایط قانونی می باشد.
ادعا شود که قاضی پرونده ی مذکور توجهات لازم را به دلیل های بیان شده نداشته است.
ادعا شود که قاضی پرونده و یا دادگاهی که از طریق آن آراء مورد نظر صادر شده اند، دارای صلاحیت نمی باشند.
ادعا شود که رأی یا آراء صادر شده بر خلاف موازین شرعی و یا قانونی می باشند.
و …
آیا در خصوص مرجع معتبر برای ارائه ی درخواست تجدید نظر اطلاعاتی دارید؟
همان گونه که در دیگر بخش های همین مقاله نیز بیان داشتیم، فردی که قصد اعتراض و یا تجدید نظرخواهی را دارد، باید تقاضای خویش را به همان دادگاهی که رأی مورد نظر را صادر کرده است، ارائه نماید.
البته در شرایطی دیگر ایشان می تواند درخواست تجدید نظرخواهی خود را به دفتر شعبه شماره 1 دادگاه تجدید نظر و یا دفتر بازداشتگاهی که ایشان در آن جا مورد توقیف بوده است، تحویل نماید.
آیا در خصوص چگونگی و نحوه ی رسیدگی به درخواست های تجدید نظرخواهی اطلاعاتی دارید؟
در بخش های قبلی مقاله در خصوص جهت های مختلف تجدید نظرخواهی و مراجع معتبر برای ارائه درخواست تجدید نظرخواهی صحبت نمودیم. در ادامه، تصمیم داریم که نحوه ی رسیدگی به درخواست های تجدید نظرخواهی و یا اعتراض ها را مورد بررسی قرار دهیم.
زمانی که فردی که درخواست تجدید نظرخواهی خود را به مرجع معتبر ارائه می نماید، مرحله های رسیدگی به آن به شرح ذیل شروع می شوند:
مراجع معتبری که در قسمت های قبلی به آن ها اشاره داشتیم، می بایست به محض این که تقاضای فرد را برای تجدید نظرخواهی دریاقت نمودند، آن را مورد ثبت قرار دهند و یک رسید معتبر را به فرد تقاضا دهنده تحویل نمایند.
معمولا در رسید ارائه شده در خصوص ثبت موفق تقاضای تجدید نظرخواهی، اطلاعاتی شامل موارد ذیل قید می شود:
اطلاعات شخصی فرد تقاضا دهنده و طرف دیگر دعوا
تاریخی که تقاضای خود را به مرجع معتبر ارائه داده است.
شماره ثبت شده
شماره دادنامه
و …
همچنین می بایست در همه ی برگ های مربوط به دادخواست نیز تاریخ تقاضای تجدید نظرخواهی قید شود.
از این تاریخ، به عنوان تاریخ درخواست تجدید نظر و یا تاریخ تجدید نظرخواهی استفاده می شود.
اگر فرد مورد نظر به دیگر مراجع معتبری که در بخش های قبلی به آن ها اشاره نمودیم، مراجعه نمود و درخواست تجدید نظرخواهی را ارائه داد، ایشان نیز می بایست درخواست مربوطه را مورد ثبت قرار داده و در نهایت تقاضای مربوطه را به دادگاهی که آراء مربوطه را صادر نموده است، ارسال نمایند.
اگر درخواست تجدید نظرخواهی در موعد قانونی و مناسبی ارائه شده باشد، مدیر دفتر دادگاه ابتدایی (بدوی) پس از آن که درخواست را تکمیل نمود، در طی نهایتا دو روز کاری پرونده ی مورد بحث را برای مرجع معتبر تجدید نظر ارسال می نماید.
درخواست خود را در مهلت قانونی آماده و ارائه ننماید
البته در فرد مورد نظر، درخواست خود را در مهلت قانونی آماده و ارائه ننماید و یا این که نقص های درخواست ایشان در همان مهلت قانونی برطرف نشوند، این درخواست بر اساس قرار دادگاه ابتدایی صادر کننده حکم مورد قبول واقع نمی شود و رد می گردد.
البته همین قرار نیز تا 20 روز امکان اعتراض را دارد.
ضمنا رأی صادر شده از دادگاه تجدید نظر قطعی می باشد.
دادگاه می بایست زمانی که یک رای را صادر می نماید، در بخش زیرین آن امکان تجدید نظر و یا عدم امکان آن را قید نماید و در صورتی که یک رأی دارای امکان تجدید نظرخواهی باشد، دادگاه صادر کننده ی حکم باید مرجع معتبر تجدید نظر را نیز مشخص نماید.
البته مطالب قید شده در انتهای یک حکم، در صورتی که رای صادر شده شرایط لازم برای تجدید نظرخواهی و اعتراض را داشته باشد، مانعی برای درخواست تجدید نظر و اعتراض از سوی هر یک از طرفین دعوا نمی باشد.
مدیر دفتر دادگاه بدوی مربوطه بعد از طی شدن نهایت دو روز از تاریخی که دادخواست تجدید نظرخواهی را مورد وصل قرار می دهد
مدیر دفتر دادگاه بدوی مربوطه بعد از طی شدن نهایت دو روز از تاریخی که دادخواست تجدید نظرخواهی را مورد وصل قرار می دهد و بعد از این که تمام نقص های آن رفع شدند، یک نسخه از آن و بقیه مواردی که به آن پیوست می باشند را برای طرف مقابل دعوی ارسال می نماید و او نیز باید حداکثر تا 10 روز کاری در این مورد پاسخ خود را ارائه نماید.
بعد از این که این مهلت ده روزه به پایان رسید، چه پاسخی از سوی طرف مقابل دعوی رسیده باشد و چه هیچ پاسخی از سوی ایشان ارائه نشده باشد، کل پرونده به انضمام مستندات دادخواست تجدید نظرخواهی برای مرجعی که صلاحیت تجدید نظر را دارد، ارسال می شود.
اگر دادگاه ذی صلاح در خصوص اعتراض و تجدید نظر، ادعاهای ارائه شده از سوی فرد متقاضی را مورد تایید قرار دهد
اگر دادگاه ذی صلاح در خصوص اعتراض و تجدید نظر، ادعاهای ارائه شده از سوی فرد متقاضی را مورد تایید قرار دهد، رأی صادر شده مربوط به دادگاه ابتدایی و بدوی مورد رد شدن قرار می گیرد و در نتیجه بر حسب شرایط و بررسی هایی که مجدد انجام می شوند، یک رأی جدید و مقتضی برای پرونده ی مورد نظر صادر می شود.
در غیر این صورت، درخواست ارائه شده مبنی بر تجدید نظرخواهی، رد شده و رأی صادره اولیه مورد تایید واقع می شود.
به این صورت و زمانی که کارهای این پرونده ی تجدید نظرخواهی به پایان رسید، پرونده مجددا به دادگاه ابتدایی (بدوی) ارجاع داده می شود.
اگر یکی از طرفین درخواست تجدید نظر داشته باشد، اجرای حکمی که قبلا صادر شده است، متوقف می شود.
در هر شرایطی و برای آن دسته از آرائی که قابلیت تجدید نظر را دارند، اگر یکی از طرفین درخواست تجدید نظر داشته باشد، اجرای حکمی که قبلا صادر شده است، متوقف می شود. حتی اگر دادگاهی که حکم و رأی را صادر نموده است، آن را به صورت قطعی اعلام نموده باشد.
البته در این خصوص نیز برخی موارد به صورت استثناء وجود دارند که همه ی آن ها در قانون مورد تعریف قرار گرفته اند.
به عنوان نمونه اگر یک حکم و رای در خصوص رفع نمودن تصرف عدوانی باشد، بلافاصله بعد از این که به دستور مرجع مربوطه حکم صادر شد، رای مورد نظر توسط مسئولین ذیربط مورد اجرا واقع می شود و در این گونه موارد که استثنا می باشند، درخواست تجدید نظرخواهی مانعی برای اجرای حکم صادر شده نمی باشد.
مثال دیگری که در این جا می توانیم ذکر نماییم، مربوط به زمانی می باشد که رای مربوطه در خصوص رفع مزاحمت و یا ممانعت از حق باشد.
شیوه سوم: اعتراض به یک رای صادر شده در دیوان عالی کشور (فرجام خواهی):
این شیوه نیز یکی از شیوه های فوق العاده برای اعتراض به رأی های صادر شده می باشد.
بر اساس آن چه که در آیین دادرسی مدنی بیان شده است، رسیدگی فرجامی به شرح ذیل می باشد:
تعیین این که آراء صادر شده با موازین شرع و قانون های موجود انطباق دارد، یا خیر؟
نکته ی مهمی که در همه ی مباحث بیان شده در این مقاله حائز اهمیت می باشد، این است که بهتر است تا برای هر اقدامی در خصوص اعتراض و یا تجدید نظرخواهی، با یک وکیل که دارای تخصص و تجربه در این زمینه می باشد، مشورت نمایید
و بر اساس مواردی که ایشان بر طبق علم، دانش و تجربه ی خود بیان می نماید، عمل نمایید و از هر گونه اقدام خودسرانه و بر پایه ی تجربه ی شخصی پرهیز نمایید. در این صورت شانس شما برای دست یافتن به هدف ها و دفاع از حقتان بیشتر خواهد بود.
آیا در خصوص افرادی که صلاحیت فرجام خواهی را دارند، اطلاعاتی دارید؟
در خصوص موضوع فرجام خواهی نیز باید خدمت شما عزیزان عرض نماییم که هر کدام از افراد در مراجع قضایی دارای صلاحیت لازم برای این موضوع نمی باشند و شما بهتر است که با افراد دارای صلاحیت در خصوص فرجام خواهی آشنا شوید.
این اشخاص به شرح ذیل می باشند:
هر یک طرفین دعوا
وکلای طرفین دعوا
نمایندگان قانونی هر دو طرف دعوی
قائم مقام طرفین دعوا
دادستان کل کشور
آیا در خصوص مرجع درخواست فرجام خواهی اطلاعاتی دارید؟
شخص درخواست کننده فرجام باید دادخواست خودش را که قبلا آماده کرده است را به دادگاهی که رای را صادر می کند تحویل دهد. اگر چه در زمان کنونی مخالف با آن چه در قانون وجود دارد، دادخواست تقاضای فرجام به دفترهای خدمات قضایی تحویل داده می شود.
کدام آرا قابلیت فرجام خواهی را دارند؟
در ادامه مطلب، آرائی را مورد بررسی قرار می دهیم که در مرحله بدوی و تجدید نظر امکان فرجام خواهی را دارند:
اگر آراء دادگاه های بدوی درخواست تجدید نظر نداده اند و در واقع رای آن ها قطعیت یافته است، قابلیت فرجام خواهی را ندارند، البته به جز در مواردی که در ادامه ذکر می کنیم:
احکام
الف) احکامی که مبلغ خواسته آن و نه ارزش خواسته به بیشتر از هزینه 2 میلیون تومان برسد.
ب) احکامی که با این اصول( طلاق، حجر، نکاح و فسخ آن، ثلث، حبس، وقف و تولیت) مرتبط باشد.
2) قرارهایی که در ادامه ذکر می شوند، البته به شرط این که اصل حکم مربوط به آن ها قابلیت رسیدگی فرجامی را داشته باشند:
الف) قرار باطل کردن و یا رد کردن دادخواست که از سمت دادگاه صادر شده است.
ب) قراری که مربوط به سقوط دعوا یا نداشتن اهلیت و شایستگی یکی از دو طرف دعوا باشد.
اگر آراء دادگاه های تجدید نظر مربوط به یک استان باشد، قابلیت فرجام خواهی را ندارند، به جز در مورد هایی که در ادامه مطلب بیان می شوند:
احکامی که مربوط به این اصول باشند، از جمله: طلاق، اصل نکاح و فسخ آن، وقف، حجر و نسب
قرارهایی که در ادامه ذکر می شوند، البته به شرط آن که اصل حکم مربوط به آن ها امکان رسیدگی فرجامی را داشته باشند.
الف) قراری که مربوط به باطل کردن و یا رد کردن دادخواست باشد و از طرف دادگاه تجدید نظر صادر شده است.
ب) قراری که مربوط به سقوط دعوا و یا نداشتن شایستگی یکی از دو طرف دعوا باشد.
آیا در باره ی احکامی که قابلیت فرجام خواهی را ندارند، اطلاعاتی دارید؟
در تیترهای قبلی به حکم هایی پرداختیم که قابلیت فرجام خواهی را داشتند، چه به صورت مستقیم و چه با در برگرفتن تبصره هایی، اکنون می خواهیم حکم هایی را بررسی کنیم که امکان فرجام خواهی را ندارند:
حکم هایی که به اقرار قاطع و صریح دعوا در دادگاه قابل استناد هستند.
حکم هایی که به نظر یک یا چند شخص کارشناس که هر دو طرف دعوا به صورت کتبی رای آن ها را قاطع دعوا در نظر گرفته باشند، قابل استناد باشند.
حکم هایی که در آن هر دو طرف حق دادخواست فرجام خود را نادیده بگیرند.
حکم هایی که در حین یا بعد از به دعوای اصلی، مربوط به موضوعات فرعی و کم اهمیت آن صادر شده باشند. در شرایطی که حکم مربوط به اصل دعوا قابلیت رسیدگی فرجامی نداشته باشد.
حکم هایی که به خاطر قانون های خاصی قابلیت فرجام خواهی را نداشته باشند.
زمان درخواست فرجام خواهی تا کی می باشد؟
اگر شخص ساکن ایران باشد، 20 روز فرصت انجام فرجام خواهی را دارد و اگر شخص ساکن خارج از ایران باشد، 2 ماه فرصت انجام این کار را دارد.
بعد از این که شخص تقاضای فرجام خواهی را انجام داد، شعبه دادگاه بررسی کننده وارد عمل می شود و با توجه به نظر بیشتر اعضا در ابرام یا نقض کردن رای فرجام خواسته تصمیمی اتخاذ می کند.
در صورتی که رأی صادر شده بر اساس مفاد قانون و علت بیان شده در پرونده باشد، ضمن این که آن را ابرام می نمایند، پرونده ی مربوطه را به دادگاهی که رأی را صادر نموده است، ارجاع می دهند.
در صورتی که یکی از مواردی که سبب نقض می شوند، وجود داشته باشند، رأیی که برای فرجام خواهی مورد تقاضا بوده است، نقض می گردد. حتی اگر فرد متقاضی فرجام به موارد نقض کننده نیز استنادی ننموده باشد.
در چه مواردی می توان حکم یا قرار صادر شده را مورد نقض قرار داد؟
معمولا ما می توانیم احکام و یا قرارهایی که مورد صدور قرار گرفته اند را در شرایط ذیل مورد نقض قرار دهیم:
اولین نکته این است که دادگاهی که رأی مورد نظر را صادر نموده است، از صلاحیت ذاتی به منظور رسیدگی به موضوع مورد نظر برخوردار نباشد و یا در مواردی که به عدم صلاحیت آن ایراداتی وارد شده باشد.
حکام و رأیی که در این مورد صادر شده است، مخالف موازین شرعی و یا قوانین جاری و وضع شده باشد.
در صورتی که برخی از اصل های دادرسی قاعده های آمره و حق و حقوق صاحب های دعوا، مورد رعایت قرار نگرفته باشند، البته میزان اهمیت این موردها باید تا درجه ای باشند که سبب نقض رأی، صادره شده و آن را از اعتبار قانونی مورد نظر ساقط نمایند.
زمانی که رأی های صادره با هم مغایرت داشته باشند
زمانی که رأی های صادره با هم مغایرت داشته باشند و یا این که بدون علت های قانونی در یک سوژه و میان همان طرفین دعوی مورد صدور قرار گرفته باشند.
زمانی که تحقیقات صورت گرفته کامل نباشند و یا این که به توضیحات و دفاعیه ارائه شده توسط هر یک طرفین توجه کافی نشده باشد.
در برخی از موارد که اختلاف بر سر یک قولنامه و یا قرارداد باشد و رای صادر شده معنایی به غیر از آن چه که در اسناد قانونی، آئین نامه ها و … داشته باشد.
در صورتی که ثابت شود، اسناد، مدارک و موارد مکتوب که پایه ی ارائه ی رأی قرار گرفته اند، دارای صحت و اعتبار کافی نبوده باشند.
آیا در خصوص نحوه ی رسیدگی به درخواست های فرجام خواهی اطلاعاتی دارید؟
در مواردی که تقاضای ارائه شده برای فرجام خواهی تکمیل باشد و دارای هیچ گونه نقصی نیز نباشد، مدیر دفتر دادگاه یک رونوشت از درخواست و مدارک پیوست شده به آن را برای طرف دعوی می فرستد تا ایشان نیز در مدت زمان نهایتا 20 روزه پاسخ خود را در این خصوص اعلام نماید.
زمانی که این مهلت 20 روزه به پایان رسید، چه ایشان پاسخ داده باشد و چه پاسخی را ارائه نکرده باشد، بایستی پرونده با همراه مستندات مربوط به آن به دیوان عالی کشور ارسال گردد.
زمانی که پرونده ی مورد نظر از سوی دیوان عالی کشوری مورد وصول قرار گرفت، ریاست محترم دیوان و یک مورد از معاونت های ایشان ضمن مراعات نمودن نوبت پرونده های رسیده، هر پرونده را به یک مورد از شعبه های دیوان ارسال می نمایند.
شعبه ای که پرونده را دریافت می نماید، بر حسب نوبت، پرونده ها را مورد رسیدگی قرار می دهد.
البته در برخی از موارد استثنا ممکن است که بر حسب موارد قانونی یا بر اساس تشخیص ریاست محترم دیوان عالی کشور، بعضی از رسیدگی ها خارج از نوبت انجام شوند.
هر یک از مرحله های مربوط به رسیدگی در دیوان عالی کشور نیازی به حضور طرفین دعوا را ندارند
هر یک از مرحله های مربوط به رسیدگی در دیوان عالی کشور نیازی به حضور طرفین دعوا را ندارند. البته در برخی از موارد استثنا پیش می آید که شعبه رسیدگی کننده به پرونده لازم می داند که ایشان نیز حاضر شوند.
رأیی که در شعبه رسیدگی کننده برای ابرام و یا نقض رأی فرجام درخواست شده صادر می شود، بر اساس رأی و نظر اکثریت می باشد و تصمیم گرفته شده بر پایه نظر اکثریت جمع می باشد.
اگر رأیی که پیش از این صادر شده است، مطابق با قانون و علت های درون پرونده بوده باشد، آن رأی ابرام شده و ضمنا پرونده مورد نظر نیز به دادگاهی که رأی را صادر نموده است، برگشت داده می شود.
اگر رأی مورد نظر در دیوان عالی مورد نقض واقع شود، پرونده برای رسیدگی های دوباره به همان دادگاهی که رأی را مورد صدور قرار داده است، ارجاع شده و آن دادگاه نیز موظف است تا پیگیری های مجدد را در این خصوص صورت دهد.
نجوه ی ارجاع پرونده ی مورد نظر که رأی آن مورد نقض قرار گرفته است، می تواند به صورت ذیل باشد:
الف- اگر آن رأیی که مورد نقض واقع شده است، در قالب یک قرار یا حکم باشد که به دلیل ناقص بودن برخی از بخش های تحقیقات مورد نقض قرار گرفته است، پرونده برای رسیدگی دوباره به همان دادگاهی ارسال می شود که رأی را صادر نموده است.
ب- در صورتی که رأی مورد نظر به علت نداشتن صلاحیت دادگاه مربوطه، مورد نقض قرار گرفته است، برای رسیدگی های دوباره پرونده ی مورد نظر به یک دادگاه دیگری که دیوان عالی کشور آن را در صلاحیت بداند، ارجاع می شود.
اگر موارد دیگری برای نقض رأی پیش آمده باشد، پرونده به همان دادگاه، اما به شعبه ای دیگر از آن حوزه ارسال می گردد. در مواقعی که آن حوزه و دادگاه تنها یک شعبه داشته باشد، پرونده را به نزدیک ترین دادگاهی که به حوزه ای دیگر مربوط باشد، می فرستند.
دادگاهی که پرونده برای آن ارجاع می شود، می تواند به صورت زیر اقدامات و رسیدگی های خود را انجام دهد:
الف- در صورتی که حکم مورد نظر به علت ناقص بودن بخش هایی از تحقیقات مورد نقض واقع شده باشد، این دیوان عالی کشور است که مرحله های تحقیقات را کامل می نماید و سپس بر اساس تحقیق های جدیدی که رخ داده است، رأی خود را صادر می نماید.
ب- در صورتی که قراری مورد نقض واقع شده باشد، دادگاه مربوطه وظیفه دارد، برابر نظری که دیوان عالی کشور ارائه می نماید، به آن دعوی رسیدگی نماید. به جز مواردی که پس از نقض، علت جدید و تازه ای برای امتناع از رسیدگی به ماهیت آن دعوی رخ داده باشد.
که در این مورد:
اگر قراری که مورد نقض قرار گرفته است، از همان ابتدا در مرحله تجدید نظر صادر شده باشد، پرونده برای همان دادگاهی ارسال می شود که قرار از آن جا صادر گردیده است.
اگر قرار صادر شده از دادگاه ابتدایی و بدوی بوده باشد
اگر قرار صادر شده از دادگاه ابتدایی و بدوی بوده باشد، پرونده را به همان دادگاه بدوی که قرار را صادر نموده است، می فرستند.
در موردهایی که رأی نقض می شود، دادگاهی که پرونده برایش ارجاع شده است، با در نظر داشتن نظر دیوان عالی کشور و موارد درج شده در پرونده ی مورد نظر، اگر در خصوص دیگر اقدام ها احساس لزوم ننماید، بدون مشخص نمودن زمان و وقت، کارهای پیگیری را انجام می دهد و نسبت به نوشتن رأی جدید اقدام می نماید.
در غیر این صورت، یک وقت قبلی را تعیین نموده و از طرفین دعوی نیز درخواست می نماید که باز هم در دادگاه حاضر شوند. بعد از این که اقدامات مقتضی صورت گرفت، رأی تازه ای مورد صدور قرار خواهد گرفت.
در بعضی از اوقات نیز دادگاه مورد نظر که پرونده برایش ارسال شده است، نسبت به صادر نمودن رأی اصراری اقدام می کند:
معنی این عبارت این می باشد که بر روی نظر اولیه ای که صادر شده است، اصرار می ورزد. در این خصوص مطلبی در ماده ی شماره ی 408 قانون آیین دادرسی آمده است که به این شرح می باشد:
اگر بعد از رخ دادن نقش رأی فرجام درخواستی در دیوان عالی کشوری، دادگاه مربوطه با آوردن دلیل هایی دیگر نسبت به صادر نمودن رأی اصراری اقدام نماید و درخواست مورد نظر مورد پیگیری فرجامی قرار گیرد، در صورتی که شعبه مربوط به دیوان عالی کشور استدلال های ارائه شده را قبول و تایید نماید، مؤدی ارائه شده از سوی دادگاه را ابرام می نماید
و در غیر این صورت یعنی در مواردی که استدلال های دادگاه مورد نظر مورد پذیرش شعبه دیوان عالی کشور قرار نگیرند، پرونده برای رسیدگی و بررسی دقیق تری به هیات عمومی شعب حقوقی ارجاع شده و اقدامات بعدی در آن جا صورت می گیرد و اگر نظری که شعبه دیوان عالی کشور داده است، مورد ابرام و تایید بود، حکم دادگاه مورد نظر نقض شده و پرونده را به یک شعبه ی دیگر ارسال می کنند.
دادگاه تازه ای که پرونده برای آن ارسال شده است، بر اساس نظری که هیات عمومی دیوان عالی کشور ارائه نموده است، حکم جدیدی را مورد صدور قرار می دهد که این حکم کاملا قطعی می باشد.
آیا با مواردی از نمونه لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر آشنایی دارید؟
در قسمت های قبلی توضیحات مفصلی را در زمینه های متنوعی از اعتراض، تجدید نظرخواهی، فرجام خواهی، ابرام و یا نقض آرا توسط دیوان عالی کشور و مواردی دیگر ارائه نمودیم. بحث اصلی مقاله ی ما موضوعات اعتراض و آن هم اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر می باشد. در این بخش تصمیم داریم که چند لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر را برای شما عزیزان خواننده ارائه نماییم.
لطفا به این نمونه ها توجه نمایید:
مورد شماره 1 نمونه لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر :
مورد شماره 2 نمونه لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر :
از مهم ترین پارامترهایی که در این موارد از نمونه لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر مورد توجه می باشند، می توانیم به گزینه های ذیل اشاره نماییم:
در بخش خواهان، لازم است تا مشخصات فردی که تصمیم به اعتراض و یا تجدید نظرخواهی را دارد، وارد شود.
در قسمت خوانده نیز باید مشخصات محکوم علیه قید شود.
اگر فرد مورد نظر دارای وکیل و یا یک نماینده قانونی می باشد
اگر فرد مورد نظر دارای وکیل و یا یک نماینده قانونی می باشد، لازم است که اطلاعات ایشان نیز در این لایحه مورد تحریر قرار گیرد.
در قسمت دیگری از لایحه باید خواسته ی مورد نظر مشخص شده و در قسمت مربوطه قید گردد.
با توجه به حساس بودن موضوع اعتراض به آراء صادر شده از دادگاه های تجدید نظر و اهمیت تحریر لایحه اعتراض به رأی دادگاه تجدید نظر، بهترین کار این می باشد که افراد خودسرانه و با تکیه بر دانش و یا تجربه ی خویش در این زمینه اقدام ننمایند و با یک وکیل که در این حوزه دارای تخصص و تجربه ی لازم باشد، مشورت نمایند.
در این صورت امکان به دست آوردن بهترین نتیجه ها برای ایشان بیشتر خواهد بود.
جمع بندی و خلاصه مطالب:
در مقاله ی حقوقی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر موارد متنوعی را برای شما عزیزان بیان نمودیم.
در قسمت های آغازین مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر در خصوص شرایط و چگونگی اعتراض به آراء مختلف دادگاه های گوناگون، مواردی را برای شما خوانندگان محترم بیان نمودیم و گفتیم که بعد از صادر شدن یک رأی از سوی دادگاه های مختلف، امکانی برای اعتراض از سوی یکی از طرفین پرونده وجود دارد و البته این موضوع دارای شرایطی می باشد.
در ادامه مبحث نوشتار حقوقی با عنوان نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر با برخی از مهم ترین شیوه ها برای ارائه اعتراض به آراء صادر شده آشنا شدیم. مهم ترین این شیوه ها:
اعتراض به یک رای صادر شده در دیوان عالی کشور، نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر اعتراض به یک رای صادر شده در دیوان عالی کشور (فرجام خواهی و واخواهی) و … بودند که در مورد هر یک از آن ها مواردی را به طور مختصر ارائه دادیم.
مهلت قانونی
در برخی از شیوه ها گفتیم که اقدام به اعتراض و یا واخواهی و … در خصوص آراء صادر شده دارای یک مهلت قانونی می باشد که این مهلت های تعیین شده برای افراد مقیم در کشور و یا افرادی که ساکن سایر کشورها می باشند، زمان های متفاوتی می باشد.
در خصوص برخی از شرایط و عذرهای موجه که به واسطه ی آن ها فرد در خصوص ارائه ی اعتراض خود با تاخیر مواجه می شود نیز توصیحاتی را ارائه نمودیم که در شیوه های مختلف عذرهای موجه شبیه هم بودند.
در جایی دیگر از نوشتار حقوقی خود در زمینه ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر بیان داشتیم که زمانی که افراد درخواست تجدید نظرخواهی و یا فرجام خواهی را ارائه می نمایند، به شکل خودکار و اتوماتیک اجرای حکم و رأی صادر شده متوقف می شود تا رسیدگی در خصوص اعتراض و تجدید نظرخواهی آن فرد کامل شوند.
برخی از آرا، احکام و یا حتی قرارها امکان تجدید نظرخواهی را دارند
همچنین برای شما عزیزان توضیح دادیم که برخی از آرا، احکام و یا حتی قرارها امکان تجدید نظرخواهی را دارند و بعضی دیگر از آن ها که مواردی خاص می باشند، دارای شرایط و امکان لازم برای تجدید نظرخواهی و اعتراض نمی باشند که ما در بخش های متنوع مقاله در خصوص همه ی احکام، رأی ها و قرارهایی که این شرایط را دارا هستند، توضیحاتی را ارائه دادیم.
ضمنا خدمت شما بیان شد که موضوع تجدید نظرخواهی و یا اعتراض به رأی های صادر شده باید علت ها و جهاتی مشخص را داشته باشد تا امکان پذیرش آن و دریافت نتیجه های مناسبی از آن باشد.
در همه ی موارد بیان شده ی مربوط به اعتراض، تجدید نظر خواهی، فرجام خواهی و … مراجع معتبر را نیز بیان داشتیم.
چگونگی رسیدگی به پرونده ها
چگونگی رسیدگی به این پرونده ها که مورد اعتراض و یا تجدید نظرخواهی قرار گرفته اند را نیز برای شما تشریح نمویم و در قست های انتهایی مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر دو نمونه ی کاربردی در این زمینه را برای شما عزیزان آوردیم و توضیحات لازم را نیز در خصوص آن ها ارائه نمودیم.
در این جا مقاله ی حقوقی و علمی ما در خصوص نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر به پایان رسید. امیدوار هستیم موضوعاتی را که در نوشتار نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر برای شما مورد توضیح قرار دادیم و در مورد آن ها به بحث و بررسی پرداختیم، برای شما عزیزان خواننده مفید بوده باشند و شما نهایت استفاده را از آن ها برده باشید.
امید است که بر اساس موارد مطرح شده در قسمت های مختلف مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر به خوبی با مواردی کاربردی از نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر آشنا شده باشید.
به شکل انفرادی و سلیقه ای عمل نفرمایید
همان گونه که در بخش های متنوع مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر نیز برای شما بیان کردیم، بهتر است، با توجه به حساسیت و اهمیت موضوعات اعتراض، تجدید نظرخواهی، فرجام خواهی و … به شکل انفرادی و سلیقه ای عمل نفرمایید.
بهترین کار در این شرایط این است که با مشاوران حقوقی و یا وکلایی با تجربه که در این زمینه سابقه و تخصص خوبی را دارند، مشورت نمایید و از مجموعه علم، دانش، تخصص و تجربه ایشان نهایت استفاده را ببرید.
از این که تا پایان مقاله ی نمونه لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر با ما همراه بودید، سپاسگزاریم.